سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 463

1. خط نورست بر آن تخته پیشانی تو

2. مه شعاعیست از آن چهره نورانی تو

3. شبم از روی چو خورشید تو چون روشن شد

4. ماه را مطلع اگر نیست ز پیشانی تو

5. ای توانگر که چو درویش گدایی کردند

6. پادشاهان همه در نوبت سلطانی تو

7. جای جان در تن خود بینم اگر یابد نور

8. چشم معنی من از صورت روحانی تو

9. گر ببینم همه اجزای جهانرا یک یک

10. در دو عالم نبود هیچ کسی ثانی تو

11. خوب رویان چو بمیدان تفاخر رفتند

12. گوی برد از همه شان ابروی چوگانی تو

13. با سر زلف تو گفتم مشو آشفته که هست

14. جمع را تفرقه در دل ز پریشانی تو

15. سر بام فلکم زیر قدم خواهد بود

16. گر مرا دست دهد پایه دربانی تو

17. بس که در گریه ببینی گهرافشانی من

18. من چو در خنده ببینم شکرافشانی تو

19. قول مطرب نکند هیچ عمل چون نبود

20. باصولی که کند بنده غزل خوانی تو

21. سیف فرغانی او یار سبکروحانست

22. نازنین چند کشد بار گرانجانی تو

23. خضر روح از دم تو خورد (همه) جام بقا

24. آب اگر کم شود از چشمه حیوانی تو

25. تا تو از جان خبری داری و از تن اثری

26. الم روح بود لذت جسمانی تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون غنچه ز جمعیت دل انجمنی ساز
* برگ طرب خویش ز رنگین سخنی ساز
شعر کامل
صائب تبریزی
* برون از خود ندارد چاره ای درد دل عاشق
* همان کف مرهم کافور باشد زخم دریا را
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا دل نمی برم ز کسی، دل نمی دهم
* صیاد من نخست گرفتار من شود
شعر کامل
صائب تبریزی