سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 500

1. ای دل تنگ مرا از غم تو جان تازه

2. کفر در عهد رخت می کند ایمان تازه

3. ای نسیم سحری کرده زخاک کویت

4. غنچه را مشک بر اطراف گریبان تازه

5. هیچ صبحی ندمد تا نبرد باد صبا

6. غالیه از سر آن زلف پریشان تازه

7. فتنه را با شکن زلف تو پیوند قوی

8. حسن را با رخ نیکوی تو پیمان تازه

9. خون دل بر رخ زردم چو ببینی گردد

10. رنگ بر روی تو چون سبزه بباران تازه

11. شوق تو در دلم از وصل تو افزونی یافت

12. چه طبیبی که کنی درد بدرمان تازه

13. بر سر کوی تو سودای تو ما را هردم

14. گشته بر بوی تو چون صرع پری خوان تازه

15. روی سرخ تو مرا خون جگر بر رخ زرد

16. کرده هر روز ازین دیده گریان تازه

17. گویی آن روز کجاشد که چو طوطی هردم

18. قند می خورم از آن پسته خندان تازه

19. هست امیدم (که) دگر باره بیمن خاتم

20. باز در ملک شود حکم سلیمان تازه

21. سیف فرغانی هر روز بسحر اشعار

22. می کند وسوسه اندر دل یاران تازه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چه لبم نامه سربسته ای است
* نامه واکرده بود رنگ من
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق پیری است که ساغر زده‌ایم از کف او
* عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
* شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
شعر کامل
سعدی