سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 522

1. ای بلبل جانم (را) از روی تو گلزاری

2. رنگیست ز روی تو با هر گل رخساری

3. از دیدن ماه و خور عار آیدت ای دلبر

4. گر بهر تماشا را در خود نگری باری

5. بی معنی عشق تو جان در بدن خاکی

6. چون صورت رنگینست آرایش دیواری

7. اندر ره عشق تو گامی زدم و چون خود

8. در هر قدمی دیدم سرگشته طلب کاری

9. تنها نه منم مرغی در دام تو افتاده

10. از هر قفسی بشنو آواز گرفتاری

11. گرد لب تو گشتم کز وی شکری چینم

12. در عمر نکردستم شیرین تر ازین کاری

13. وصل تو بسی جستم واکنون شده ام از تو

14. خشنود بپیغامی، خرسند بگفتاری

15. هرجا شکرستانی در شهر شود پیدا

16. من چون مگسم او را بی سیم خریداری

17. گر سیم و زرت باشد خاک در جانان خر

18. وآنگه درمی از وی مفروش بدیناری

19. آن دوست ز بهر من آزرده شد از دشمن

20. از بهر دل بلبل گل خسته شد از خاری

21. گفتیم بنگارینم کای برده دل و دینم

22. تو آن منی جانا من آن تو؟ گفت آری

23. نزدیک کسی کورا چون سیف بود حالت

24. معذورم اگر ورزم سودای چنین یاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگربار بیا
* دفع مده دفع مده ای مه عیار بیا
شعر کامل
مولوی
* سپاه شب تیره بر دشت و راغ
* یکی فرش گسترده از پرزاغ
شعر کامل
فردوسی
* در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
* مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
شعر کامل
حافظ