سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 533

1. دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری

2. که بهم جمع شود عاشقی و مستوری

3. آمدن پیش تو بختم ننماید یاری

4. رفتن از کوی تو عشقم ندهد دستوری

5. اگر از حال منت هیچ نمی سوزد دل

6. تو که این حال نبودست ترا معذوری

7. پیش عشاق تو بهتر زغنا درویشی

8. نزد بیمار تو خوشتر زشفا رنجوری

9. گر بنزدیک تو سهلست مرا طاقت نیست

10. اگرم یک نفس از روی تو باشد دوری

11. گر بدست اجل از پای درآید تن من

12. از می عشق بود در سر من مخموری

13. ما جهان را بتو بینیم که در خانه چشم

14. دیده مانند چراغست وتو در وی نوری

15. پرده از روی برانداز دمی تا آفاق

16. بتو آراسته گردد چو بهشت از حوری

17. سیف فرغانی در کار جزا چشم مدار

18. پادشازاده ملکی چکنی مزدوری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل
* هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل
شعر کامل
حافظ
* وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
* حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی
شعر کامل
حافظ
* دست رغبت کس نمی سازد به سوی من دراز
* چون گل پژمرده برروی مزارافتاده ام
شعر کامل
صائب تبریزی