سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 548

1. ماه سعادتم را باشد شب تمامی

2. با تو گرم ببیند دشمن بدوستکامی

3. هر آفتاب زردم ز آن روی شاد گردان

4. کین روزه دار غم را تو چون نماز شامی

5. از چنگ باز عشقت چون کبک کوه گیرد

6. طاوست ار ببیند وقتی که می خرامی

7. محروم کرد ایام از خدمت تو مارا

8. هجران زشاخ برکند آن میوه رابخامی

9. خال ترا چو دیدم بازلف تو بگفتم

10. چون صید درنیفتد کین دانه راتو دامی

11. دل شد زخمر عشقت رسوا بنیم جرعه

12. ننهفت حال خود را مست از رقیق جامی

13. با عشق تو دل من از دشمنست ایمن

14. هرچ آن حلال باشد نستاندش حرامی

15. از وصف حسن آن مه گر عاقلی حذر کن

16. کاینجا ز ذکر لیلی مجنون شود نظامی

17. با عاشقان عارف ازجام لاابالی

18. خوردم شراب و رستم از ننگ نیکنامی

19. ترک ادب کن ای دل زیرا که دست ندهد

20. از خواندن مصادر این پایگاه سامی

21. جز مدح دوست ای سیف از تو چه خدمت آید

22. در حضرتی که آنجا سلطان کند غلامی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان پیدا
* ثمر نیکو نیاید تا نگردد باغبان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی
* تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم
* گر نفسی می‌زنیم بازپسین است
شعر کامل
سعدی