سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 56

1. دلبر ما کهربا بر دست بست

2. هیچ می دانی چرا بر دست بست

3. دل بنرخ که ستاند بعد ازین

4. دل ربا چون کهربا بر دست بست

5. بندم اندر ششدر غم سخت کرد

6. مهره یی کآن جان فزا بر دست بست

7. آن نه مهره دانه دام دلست

8. کان صنم از بهر ما بر دست بست

9. مرغ دل را همچو باز نو گرفت

10. ریسمان آورد و پا بر دست بست

11. قصه دریا و در شد پایمال

12. چون گهر کان صفا بر دست بست

13. حسن روی آرای بر پشت زمین

14. اینچنین زیور کرا بر دست بست

15. گوییا هرگز چنین پیرایه یی

16. شاخ را از گل صبا بر دست بست

17. هست این مهره بر آن ساعد چنانک

18. آب جردی از هوا بر دست بست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندک اندک جمع مستان می‌رسند
* اندک اندک می پرستان می‌رسند
شعر کامل
مولوی
* هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
* عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
شعر کامل
سعدی
* هزار دشمن اگر بر سرند سعدی را
* به دوستی که نگوید بجز حکایت دوست
شعر کامل
سعدی