شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1004

1. حاصل ما دل است و حاصل دل

2. درد عشقست بنگر این حاصل

3. درد عشقش بیان کنم چه بود

4. مشکل حل و حل هر مشکل

5. گوشهٔ دل سرای اوست ولی

6. عشق لاخارج است و لاداخل

7. عاقبت بازگشت جمله به ماست

8. بوالعجب حق به حق شود واصل

9. بحر عشقش به ما چو موجی زد

10. هم ز ما شد حجاب ما حائل

11. جسم و جان را به جزو و کل بسپار

12. بی سر و پا در آ به خلوت دل

13. شاهبازی نه بلبل گلزار

14. روح محضی چه می کنی گل و گل

15. عشق او گوهر خزانهٔ ماست

16. معنی دریا و صورتم ساحل

17. تا که سید ز خود کناری کرد

18. در میان نیست جز خدا قائل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر تن و جان ناکسان و کسان
* چرب و شیرین چو روغن بلسان
شعر کامل
سنایی
* سبکساران به شور آیند از هر حرف بی مغزی
* به فریاد آورد اندک نسیمی نیستانی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* سبکبار مردم سبک‌تر روند
* حق این است و صاحبدلان بشنوند
شعر کامل
سعدی