شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1034

1. نقش خیال رویش دیشب به خواب دیدم

2. مه را به شب توان دید من آفتاب دیدم

3. هر سو که دید دیده دریای بیکران دید

4. روشن چو نور دیده ماهی در آب دیدم

5. جام جهان نمائی است هر شاهدی که بینم

6. جامی چنین لطیفی پر از شراب دیدم

7. در گوشه خرابات عمری طواف کردم

8. ساقی بزم رندان مست و خراب دیدم

9. هر صورتی که دیدم معنی نمود در آن

10. معنی و صورت آن ، آب و حباب دیدم

11. گنجی که بود پنهان پیدا شدست بر من

12. سری که درحجابست من بی حجاب دیدم

13. از نور نعمت الله عالم شده منور

14. روشن ببین که نورش در شیخ و شاب دیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من
* که منتی است ز شمشیر او به گردن من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در اندرون من خسته دل ندانم کیست
* که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
شعر کامل
حافظ
* بترس از خدا و میازار کس
* ره رستگاری همین است و بس
شعر کامل
فردوسی