شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1056

1. تا جمالش در تجلی دیده ام

2. صورتش را عین معنی دیده ام

3. دیده ام روشن به نور روی اوست

4. لاجرم بیناست یعنی دیده ام

5. مست ومجنون ، روز و شب سرگشته ام

6. تا به لیلی حسن لیلی دیده ام

7. ذات من آئینه ، او آئینه دار

8. هر دو را در یک تجلی دیده ام

9. غیر معشوقم نیاید در نظر

10. عاشقان را گر چه خیلی دیده ام

11. تا محیط دیده بر زد موج عشق

12. هفت دریا را چو سیلی دیده ام

13. نعمت الله یافتم در هر وجود

14. با همه عشقی و میلی دیده ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر چه جز معشوق باشد پرده بیگانگی است
* بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* بیایید بیایید که گلزار دمیده‌ست
* بیایید بیایید که دلدار رسیده‌ست
شعر کامل
مولوی
* داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
* مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست
شعر کامل
سعدی