شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1062

1. زآفتاب مهر او تابنده ام

2. پادشاهی می کنم تا بنده ام

3. صورتم پرگار و معنی نقطه ای

4. این حروف از لوح دل خواننده ام

5. مستم از جام می ساقی عشق

6. مجلس عشاق را فرخنده ام

7. تا به اسما و صفاتش عارفم

8. از حضور ذات او وامانده ام

9. عاشق و معشوق ما هر دو یکی است

10. نعمت الله را چنین داننده ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند
* کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
* گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
شعر کامل
حافظ
* ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز
* که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
شعر کامل
حافظ