غزل شمارهٔ 1062
1. زآفتاب مهر او تابنده ام
2. پادشاهی می کنم تا بنده ام
3. صورتم پرگار و معنی نقطه ای
4. این حروف از لوح دل خواننده ام
5. مستم از جام می ساقی عشق
6. مجلس عشاق را فرخنده ام
7. تا به اسما و صفاتش عارفم
8. از حضور ذات او وامانده ام
9. عاشق و معشوق ما هر دو یکی است
10. نعمت الله را چنین داننده ام
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده