شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1087

1. همچو ما کیست مست در عالم

2. عاشق و می پرست در عالم

3. شادی ما شراب می نوشد

4. رند مستی که هست درعالم

5. باش عهد درست پیوسته

6. تا نیابی شکست در عالم

7. عارف حق پرست دانی کیست

8. آنکه از خود برست در عالم

9. بر در می فروش بنشستم

10. که از این به نشست در عالم

11. نیک بنگر در آینه او را

12. تا نگوئی بدست در عالم

13. سید کاینات مظهر ذات

14. آنکه جد من است در عالم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من نه تنها خواهم این خوبان شهر آشوب را
* کیست در شهر آنکه خواهان نیست روی خوب را
شعر کامل
جامی
* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی
* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی