شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1113

1. دولت وصل یار می بینم

2. کام دل در کنار می بینم

3. همه روشن به نور او نگرم

4. گر یکی ور هزار می بینم

5. آنکه از چشم مردمست نهان

6. روشن و آشکار می بینم

7. هر خیالی که نقش می بندم

8. نور روی نگار می بینم

9. خانهٔ دل که رفته ام از غیر

10. خلوت یار غار می بینم

11. این عجایب که دید یا که شنید

12. که یکی بیشمار می بینم

13. نعمت الله را چو می نگری

14. از نبی یادگار می بینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضیافتی که در آنجا توانگران باشند
* شکنجه ای است فقیران بی بضاعت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
* حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
شعر کامل
حافظ
* کس از سر بزرگی نباشد به چیز
* کدو سر بزرگ است و بی مغز نیز
شعر کامل
سعدی