شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1121

1. ای عاشقان ای عاشقان من پیر را برنا کنم

2. ای تشنگان ای تشنگان من قطره را دریا کنم

3. ای طالبان ای طالبان کحال ملک حکمتم

4. من کور مادرزاد را در یک نظر بینا کنم

5. کر اَبکمی آید برم در وی دمی چون بنگرم

6. چون طوطی شکرشکن شیرین و خوش گویا کنم

7. گر نفس بد فعلی کند گوشش بمالم در نفس

8. ور عقل دردسر دهد حالی ورا رسوا کنم

9. من رند کوی حیرتم سرمست جام وحدتم

10. ز آن در خرابات آمدم تا میکده یغما کنم

11. پروانهٔ شمعش منم جمعیت جمعش منم

12. من بلبلم در گلستان از عشق گل غوغا کنم

13. آمد ندا از لامکان کای سیدآخر زمان

14. پنهان شو از هر دو جهان تا بر تو خود پیدا کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد
* وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف
شعر کامل
حافظ
* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی
* تا ترکش افلاک پر از تیر شهاب است
* ما بی سر و پایان همه نارنج نشانیم
شعر کامل
صائب تبریزی