شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1157

1. عشق او در میان جان داریم

2. لذت عمر جاودان داریم

3. تا گرفتیم آن میان به کنار

4. هرچه داریم در میان داریم

5. عاقل این دارد و ندارد آن

6. عاشقانیم و این و آن داریم

7. می رود آب چشم ما هر سو

8. در نظر بحر بیکران داریم

9. خبر عاشقان ز ما می جو

10. که خبر ما ز عاشقان داریم

11. آفتابیست درنظر پیدا

12. نورش از دیده چون نهان داریم

13. نعمت الله به ما نشانی داد

14. این چنین نام از آن نشان داریم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از دل خونشده ماست نگارین پایش
* چون ازان زلف برون شانه شمشاد آید؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
* به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
شعر کامل
سعدی
* لقای تو چو نباشد بقای عمر چه سود
* پناه تو چو نباشد سپر چه سود کند
شعر کامل
مولوی