شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1192

1. عشق است که مبتلای اوئیم

2. در هر حالی برای اوئیم

3. مستیم و حریف می فروشیم

4. خاک در آن سرای اوئیم

5. دل داده به باد در خرابات

6. سرگشته و در هوای اوئیم

7. در بحر محیط غرق گشتیم

8. مائیم که آشنای اوئیم

9. درد آمد و دردمند میجست

10. می گفت که ما دوای اوئیم

11. چون اوست دوای بینوایان

12. ما بندهٔ بینوای اوئیم

13. از دولت بندگی سید

14. شاهیم ولی گدای اوئیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون سرو اگر چنانکه سرافرازیت هواست
* چون نی بقصد بی سر و پایان کمر مبند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* من نه تنها خواهم این خوبان شهر آشوب را
* کیست در شهر آنکه خواهان نیست روی خوب را
شعر کامل
جامی
* عود اگر دود کند، بر سر آن، دامن پوش
* تا ندانند، که در مجلس ما خامی هست
شعر کامل
سلمان ساوجی