غزل شمارهٔ 1192
1. عشق است که مبتلای اوئیم
2. در هر حالی برای اوئیم
3. مستیم و حریف می فروشیم
4. خاک در آن سرای اوئیم
5. دل داده به باد در خرابات
6. سرگشته و در هوای اوئیم
7. در بحر محیط غرق گشتیم
8. مائیم که آشنای اوئیم
9. درد آمد و دردمند میجست
10. می گفت که ما دوای اوئیم
11. چون اوست دوای بینوایان
12. ما بندهٔ بینوای اوئیم
13. از دولت بندگی سید
14. شاهیم ولی گدای اوئیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده