شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1247

1. هرچه بینی در میان انجمن

2. عاشق و معشوق را بین همچو من

3. گر خیال نقش بندی در ضمیر

4. یوسفی را می نگر در پیرهن

5. در دل ما آتش جانسوز عشق

6. روشنش می بین چو شمعی در لکن

7. کفر زلف اوست عالم سر به سر

8. کفر زلف از روی ایمان بر فکن

9. عاشق و معشوق عشقی ای عزیز

10. یادگار ما نگه دار این سخن

11. نور او در دیدهٔ عالم نگر

12. زان که او جانست عالم چون بدن

13. نور چشم نعمت الله را ببین

14. حق و خلق با همدگر می بین چو من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی
* دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* دوش به خواب دیده‌ام روی ندیدهٔ تو را
* وز مژه آب داده‌ام باغ نچیدهٔ تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* هست بی صورت جناب قدس عشق
* لیک در هر صورتی خود را نمود
شعر کامل
جامی