شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1253

1. بندگانه گفتم ای سلطان گدای خود ببین

2. گفت ای درویش ما تو پادشاهی خود ببین

3. سر بنه بر درگه ما سر از آنجا برمدار

4. بر در خلوتسرای ما سرای خود ببین

5. دردمندانه بیا درمان خود از ما طلب

6. دُرد درد ما بنوش آنگه دوای خود ببین

7. گوشهٔ میخانهٔ ما جنت المأوی بود

8. در چنین خوش خانه ای بخرام و جای خود ببین

9. نیک و بد گر می کنی یابی سزای خویشتن

10. نیک نیک اندیشه کن از خود سزای خود ببین

11. پا ز ره بیرون نهادی سنگ بر پایت زدند

12. بعد از این گر رهروی در پیش پای خود ببین

13. عاشقانه خوش در آ در بحر بی پایان ما

14. نعمت الله را بجوی و آشنای خود ببین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
* سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست
شعر کامل
حافظ
* سپاس از جهاندار هر دو جهان
* شناسندهٔ آشکار و نهان
شعر کامل
فردوسی
* چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
* روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
شعر کامل
حافظ