غزل شمارهٔ 1261
1. خوش بیا با ما درین دریا نشین
2. آبرو می بایدت با ما نشین
3. مجلس عشق است و ما مست و خراب
4. عاشقانه خوش بیا اینجا نشین
5. خانهٔ دل خلوت خالی اوست
6. جاودان در جنت المأوی نشین
7. از بلا چون کار ما بالا گرفت
8. گر بلائی یافتی بالا نشین
9. این و آن بگذار برخیز از همه
10. همچو ما با یار بی همتا نشین
11. جمله اشیا مصحف آیات اوست
12. شرح اسما خوان و با اسما نشین
13. در خرابات مغان سید بجو
14. سر بنه در پای خم از پا نشین
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده