غزل شمارهٔ 1274
1. قدمی نه به خلوت یاران
2. یار اگر بایدت بیا یاران
3. هر که ما چون فتاد در دریا
4. کی خورد غم ز قطرهٔ باران
5. کار ما عاشقی بود دائم
6. بود این کار کار بیکاران
7. ما و رندی و خدمت ساقی
8. زاهد و بندگی هشیاران
9. هر عزیزی که می خورد با ما
10. نبود خار پیش میخواران
11. وه که زلف بتم چه طرار است
12. می برد دل ز دست عیاران
13. بندهٔ سید خراباتم
14. لاجرم سرورم به سرداران
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده