شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1282

1. از ما مکن کنار که مائیم در میان

2. ما را کنار گیر که آئیم در میان

3. نوری از آن کنار به ما رو نمود باز

4. روشن چو آفتاب نمائیم در میان

5. گر نه مراد اوست که گیریم در کنار

6. با این و آن همیشه چرائیم در میان

7. بسته کمر به خلوت میخانه می رویم

8. آنجا میان خویش گشائیم در میان

9. عشقست جان عاشق و دل زنده ایم ما

10. مائیم حی و عشق نمائیم در میان

11. عاشق کنار دارد و معشوق هم کنار

12. عشقیم و آمدیم که مائیم در میان

13. سید موحدیست که سلطان گدای اوست

14. اندیشه کج مبر که گدائیم در میان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگس مست تو گر باده چنین پیماید
* نیست ممکن که ز مجلس برود هشیاری
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
* که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
شعر کامل
حافظ