شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1306

1. بیا ساقی بده جامی که جان من فدای تو

2. سر سودائی عاشق فدای خاک پای تو

3. تو سرمستی و من مخمور طبیبی تو و من رنجور

4. تو سلطان خراباتی و من رند گدای تو

5. ز ساز مطرب عشقت جهانی ذوق می یابد

6. نوای عالمی بخشد نوای بی نوای تو

7. خیال نقش رویت را چو من در خواب خوش بینم

8. روا باشد اگر سازم درون دیده جای تو

9. چو بلبل زار می نالم گل وصل تو می جویم

10. چو غنچه با دل پر خون همی جویم هوای تو

11. برو سید مجو درمان که کارت از دوا بگذشت

12. به غیر از دُردی درت نباشد خود دوای او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
* که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
شعر کامل
سعدی
* ثمر در پای خود افشاندن از هر نخل می آید
* خوشانخلی که فیض خود به جای دور می بارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی‌دلان را نرگس گویای تو خاموش کرد
* عاشقان را کرد گویا پستهٔ خاموش تو
شعر کامل
سنایی