شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1322

1. گوهر دُر یتیم از ما بجو

2. آنچنان گوهر در این دریا بجو

3. در وجود خویشتن سیری بکن

4. حضرت یکتای بی همتا بجو

5. دست بگشا دامن خود را بگیر

6. هر چه می خواهی ز خود جانا بجو

7. در دل ما نقد گنج او طلب

8. از چنین گنجی بیا آن را بجو

9. عاشق و معشوق ما هر دو یکیست

10. صورت و معنی آن یکتا بجو

11. گر بهشت جاودان خواهی بیا

12. خلوت میخانهٔ ما را بجو

13. شرح اسما عارفانه خوش بخوان

14. یک مسمی در همه اسما بجو

15. در خرابات مغان مست و خراب

16. رو قدم نه کام دل آنجا بجو

17. نور او در دیدهٔ بینا ببین

18. نعمت الله در همه اشیا بجو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز
* در آفتاب سایه شاه و گدا یکی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
* زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت
شعر کامل
حافظ
* پیام من که رساند به یار مهرگسل
* که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
شعر کامل
سعدی