شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1342

1. قول ما حق است از حق می شنو

2. نه مقید بلکه مطلق می شنو

3. از زبان هر چه آن دارد وجود

4. گوش کن سرّ انا الحق می شنو

5. عاشق و معشوق مشتق شد ز عشق

6. راز این مصدر ز مشتق می شنو

7. یک زمان با ما درین دریا درآ

8. حال بحر ما ز زورق می شنو

9. مجلس رندان ما با رونق است

10. قصهٔ مستان به رونق می شنو

11. ما و حق گر عقل گوید گو بگو

12. من نگویم قول احمق می شنو

13. گفتهٔ مستانهٔ سید بخوان

14. از همه اشیا تو صدّق می شنو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از ابر بهاران ببارید نم
* ز روی زمین زنگ بزدود غم
شعر کامل
فردوسی
* مباش وقت سحر بی ستاره ریزی اشک
* که نور چهره گردون ز گریه سحری است
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرو سهی که هست شب و روز در قیام
* چون قامتت بدید بر او فرض شد نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی