شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1371

1. کهنه است این شراب و جامش نو

2. عین هر دو یکی و نامش دو

3. در دو عالم خدا یکی است یکی

4. جز یکی در وجود دیگر کو

5. دو نگویم نه مشرکم حاشا

6. وحده لا اله الا هو

7. همه روئی به سوی او دارند

8. لاجرم جمله را بود یک رو

9. گاهی آب حباب و گه موج است

10. گاه در بحر و گه بود در جو

11. هر چه محبوب می کند بد نیست

12. همه افعال او بود نیکو

13. همه ممنون نعمت اللهیم

14. نعمت الله از همه می جو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
* ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی
شعر کامل
سعدی
* ثنای عزت حضرت نمی‌توانم گفت
* که ره نمی‌برد آنجا قیاس و وهم و خیال
شعر کامل
سعدی
* من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
* کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم
شعر کامل
حافظ