شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1373

1. ذوق سرمستان ز مخموران مجو

2. حال مستان پیش مخموران مگو

3. آینه بردار و خود را می نگر

4. تا ببینی جان و جانان روبرو

5. در ظهور است این دوئی او و ما

6. او به ما پیدا و ما قائم به او

7. هر که چشمش غیر نور او ندید

8. هر چه آید در نظر بیند نکو

9. می یکی و ساغر می صد هزار

10. گاه در خم است گاهی در سبو

11. آن یکی در هر یکی خوش می نگر

12. تا ببینی جان و جانان روبرو

13. نعمت الله راز مخموران مپرس

14. میر رندان را ز سرمستان بجو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با زهر چشم خنده هم آغوش کرده ای
* بادام تلخ را چه شکرپوش کرده ای؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* یا بیا کن دل ز خون چون نار و نفع خلق شو
* ورنه رخ را رنگ ده بی نفع چون گلنار باش
شعر کامل
سنایی
* فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
* گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
شعر کامل
حافظ