غزل شمارهٔ 1430
1. دیده صبح از تو منور شده
2. طرهٔ شام از تو معنبر شده
3. باد صبا بوی تو را یافته
4. عالم از آن بوی معطر شده
5. در نظر اهل نظر کائنات
6. نقش خیالیست مصور شده
7. صورت و معنی چو مه و آفتاب
8. هر دو به هم نیک برابر شده
9. گشته روان چشمهٔ آب حیات
10. رهگذر ما همه خوشتر شده
11. عین مسما بود اسمش از آن
12. آمده و اول دفتر شده
13. گفتهٔ نوباوهٔ سید شنو
14. نه سخن آنکه مکرر شده
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده