شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1433

1. از همه پنهان و پیدا از همه

2. کی شناسد این سخن را بر همه

3. آفتابی می نماید ماه ما

4. این چنین نوری بود در خور همه

5. می برنگ جام پیدا آمده

6. یک شرابست او ولی ساغر همه

7. ساقی ار بخشد تو را خمخانه ای

8. عاشقانه همچو ما می خور همه

9. لطف او مخمور کی ماند کسی

10. مست گرداند می و دلبر همه

11. جام می بشکست و می بر ما بریخت

12. خرقهٔ ما شسته شد دفتر همه

13. عالمی چون آینه روشن شده

14. می نماید سید ما در همه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت
* دانه نکاشت ابله و دخل انتظار کرد
شعر کامل
سعدی
* مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند
* آن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کند
شعر کامل
مولوی
* دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
* که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
شعر کامل
حافظ