شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1435

1. جانی که از تو نازد زیبا بود همیشه

2. چشمی که در تو بیند بینا بود همیشه

3. بلبل به دولت گل ناطق بود دو روزی

4. طوطی نطق عاشق گویا بود همیشه

5. گر در سماع عارف غوغا بود عجب نیست

6. جائی که باده نوشند غوغا بود همیشه

7. موج از زبان دریا می گفت این حکایت

8. قطره به ما چو پیوست از ما بود همیشه

9. چشمش به یک کرشمه غارت کند جهانی

10. در ملک جان از آن رو یغما بود همیشه

11. گفتم که عشق سید پنهان کنم ولیکن

12. هر کس که گشت عاشق رسوا بود همیشه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهی حنای پا کن و خواهی نگار دست
* من مشت خون خویش نمودم حلال تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر مرید پیر دیری خرقه خمری کن بمی
* زشت باشد دلق نیلی و شراب لعل فام
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* دل چو بیناست، چه غم دیده اگر نابیناست؟
* خانه آینه را روشنی از روزن نیست
شعر کامل
صائب تبریزی