شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1454

1. وه چه حسن است اینکه پیدا کرده ای

2. شکل جان را آشکارا کرده ای

3. صورت و معنی پدید آورده ای

4. تا جمال خود هویدا کرده ای

5. غنچه ای از گلستان بنموده ای

6. بلبلان را مست و شیدا کرده ای

7. ترک چشم مست را می داده ای

8. عقل هر هشیار یغما کرده ای

9. گوهری را در صدف بنهاده ای

10. چشم ما را عین دریا کرده ای

11. جود هر عاشق وجود تو است باز

12. نام خود معشوق یکتا کرده ای

13. باز سید را به خود بنموده ای

14. وز کلام خویش گویا کرده ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غنچه دیدم که از نسیم صبا
* همچو من دست در گریبان داشت
شعر کامل
سعدی
* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
* نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد
شعر کامل
حافظ