شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1463

1. گفتم که نقش رویت گفتا در آب بینی

2. گفتم خیال وصلت گفتا به خواب بینی

3. گفتم لبت ببوسم گفتا بیار جامی

4. گفتم چه می کنی گفت تا در شراب بینی

5. گفتم حجاب بردار تا بی حجاب بینم

6. گفتا توئی حجابم چون بی حجاب بینی

7. ای عقل اگر بیابی ذوقی که هست ما را

8. هر قطره ای درین بحر دُر خوشاب بینی

9. در بارگاه خسرو گر بگذری چو فرهاد

10. شوری ز عشق شیرین در شیخ و شاب بینی

11. گر چشم تو ببیند نوری که دیده چشمم

12. هر ذره ای که بینی چون آفتاب بینی

13. از بحر نعمت الله گر جرعه ای بنوشی

14. دریا و ماسوی الله جمله سراب بینی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ظاهر آنست که با سابقه حکم ازل
* جهد سودی نکند تن به قضا دردادم
شعر کامل
سعدی
* منم دیوانه و او سرو قامت
* حدیث راست از دیوانه پرسید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نقش پای رفتگان هموار سازد راه را
* مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است
شعر کامل
صائب تبریزی