شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1477

1. خواه نباتی و خواه حیوانی

2. هر یکی مظهریست ربانی

3. می و جامی و عاشق و معشوق

4. موج و بحر و حباب را مانی

5. دل خود را به دست زلفش ده

6. جمع می باش از پریشانی

7. گفتهٔ عارفان به جان بشنو

8. چند گفتار این و آن خوانی

9. گاه در نزد یار خود می جوی

10. باش با یارکان کرمانی

11. ای که جویای این و آن گشتی

12. باش با خود هم این و هم آنی

13. عارفانه به تخت دل بنشست

14. سید مسند سلیمانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
* وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
شعر کامل
مولوی
* گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
* بلا بگردد و کام هزارساله برآید
شعر کامل
حافظ
* دی گله‌ای ز طره‌اش کردم و از سر فسوس
* گفت که این سیاه کج گوش به من نمی‌کند
شعر کامل
حافظ