شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1488

1. چو یارم دلبر دیگر نیابی

2. چنان دلبر درین کشور نیابی

3. چو روی خوب او مؤمن نبینی

4. چو کفر زلف او کافر نیابی

5. حریف سرخوشی ساقی رندی

6. چو چشم مست آن دلبر نیابی

7. بیابی ذوق از یک جرعهٔ می

8. که از صد ساغر کوثر نیابی

9. بیا و خرقه بفروش و به می ده

10. که سودائی ازین خوشتر نیابی

11. به درد دل بیا درمان طلب کن

12. ز من شکرانه بستان گر نیابی

13. غنیمت دان حضور نعمت الله

14. که عمری این چنین دیگر نیابی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
* گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
شعر کامل
حافظ
* بار محبت از همه باری گران‌تر است
* و آن کس کشد که از همه کس ناتوان‌تر است
شعر کامل
فروغی بسطامی