شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1552

1. تن فداکن تا همه تن جان شوی

2. جان رها کن تا همه جانان شوی

3. گرد این و آن چه می گردی مدام

4. این و آن را مان که این و آن شوی

5. ترک کرمان کن به مصر جان خرام

6. تا به کی سرگشتهٔ کرمان شوی

7. ماه ماهانی ببین ای نور چشم

8. آن او باشی چو با ماهان شوی

9. گنج او در کنج این ویران نهاد

10. گنج او یابی اگر ویران شوی

11. عید قربان است جان را کن فدا

12. عید خوش یابی اگر قربان شوی

13. جامع قرآن بخوانی حرف حرف

14. گر چو سید جامع قرآن شوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر سینه ریش دردمندان
* لعلت نمکی تمام دارد
شعر کامل
حافظ
* گر به اول نستندندی اصل شیرینی ز موم
* نخل مومین را رطب شیرین تر از قند آمدی
شعر کامل
خاقانی
* شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
* که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
شعر کامل
حافظ