شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 158

1. حالیا دور قمر دوران ماست

2. جام می در دور و این دور آن ماست

3. رونقش میخانه ها خواهد فزود

4. زآنکه وقت ذوق سر مستان ماست

5. دست ما چون آستین دست اوست

6. هر کجا دستیست آن دستان ماست

7. می کشد ما را و می گوئیم شکر

8. می برد دل منتش بر جان ماست

9. هر کجا سیبی است بی آسیب نیست

10. سیب بی آسیب از بستان ماست

11. اینکه می پرسی تو از برهان ما

12. مستی رندان ما برهان ماست

13. مجلس عشقست و ما سرمست وی

14. نعمت الله از دل و جان آن ماست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرجست و بس
* جز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتش
شعر کامل
سعدی
* پند کسم به دل ننشیند که دل ز شوق
* پر شد چنانکه جای نماندست پند را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
* مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
شعر کامل
سعدی