شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 162

1. عشق او سلطان ملک جان ماست

2. این چنین ملک و ملک جانان ماست

3. پادشاه هفت اقلیم جهان

4. بندهٔ درگاه این سلطان ماست

5. ما به عشق او ز خود بگذشته ایم

6. لاجرم ما آن او ، او آن ماست

7. رند سرمستیم در کوی مغان

8. شاهد میخانه در فرمان ماست

9. دُرد درد عشق می نوشیم ما

10. خوش بود دردی که او درمان ماست

11. جام می در دست و می گردد مدام

12. ساقی رندان سرمستان ماست

13. ذوق سرمستان ز مخموران مجوی

14. نعمت الله جو که از رندان ماست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی
* صبر کن بر سخن سردش زیرا کان دیو
* نیست آگاه هنوز، ای پسر از نرخ پیاز
شعر کامل
ناصرخسرو
* چه سخن کرد به چشم و چه شکر گفت ز لب؟
* که رواج شکر و قیمت بادام برفت
شعر کامل
اوحدی