شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 183

1. خواجه آمد سرای خود آراست

2. رفت و منزل به دیگری پیراست

3. بنده بی خواجه ماند سر گردان

4. در به در می دود که خواجه کجاست

5. خواجه همچون خیال آمد و شد

6. نیک و بد از نشان او برخواست

7. معتبر بود اعتبار نماند

8. عبرتی گیرد آنکه او بیناست

9. بود خواجه حباب بحر محیط

10. گرچه جامش شکست آب به جاست

11. هر که با ما نشست در دریا

12. نزد ما آبروی ما از ماست

13. این و آن جفت یکدیگر باشند

14. نعمت الله از همه یکتاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از خدا می طلبم عمر درازی چون زلف
* که به تفصیل نظر بر خط و خال تو کنم
شعر کامل
صائب تبریزی
* مانند لاله، سوخته نانی است روزیم
* آن هم فلک به خون جگر می دهد مرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* جامه نیلی گشت و از سیلی رخم نیلوفری
* عاقبت این بود رنگم زین خم خاکستری
شعر کامل
وحشی بافقی