شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 246

1. سرم سرگشتهٔ سودای عشق است

2. دلم آشفتهٔ غوغای عشق است

3. بدان دیده که بتوان دید او را

4. دو چشم روشن بینای عشقست

5. حقیقت سرمهٔ چشم خردمند

6. غبار گرد خاک پای عشقست

7. ز عبرت غیر او از دل به در کن

8. که غیر دل دگر نه جای عشقست

9. به شمع عشق جان و دل بسوزان

10. چو پروانه گرت پروای عشق است

11. مگو از دی و از فردا و فردا

12. که امروز وعدهٔ فردای عشق است

13. تن تنها در آ سید به خلوت

14. که در خلوت تن تنهای عشقست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
* این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
شعر کامل
حافظ
* زبان بسته به مدح محمد آرد نطق
* که نخل خشک پی مریم آورد خرما
شعر کامل
خاقانی
* تا صاحب فرزند نگردی، نتوان یافت
* در عالم ایجاد، حقوق پدری را
شعر کامل
صائب تبریزی