شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 264

1. رمضان آمد و روان بگذشت

2. بود ماهی به یک زمان بگذشت

3. گوئیا عمر بود زود برفت

4. تا که گفتم چنین چنان بگذشت

5. شب قدری به عارفان بنمود

6. این معانی از آن بیان بگذشت

7. هر که با ما نشست در دریا

8. نام را ماند و از نشان بگذشت

9. میل دنیا و آخرت نکند

10. هر که بر کوی عاشقان بگذشت

11. زود بیدار شو در آ در راه

12. تو بخوابی و کاروان بگذشت

13. در طریقی که نیست پایانش

14. نعمت الله از این و آن بگذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند
* کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم
* با پادشه بگوی که روزی مقدر است
شعر کامل
حافظ
* کشید از دامن معشوق دست از بیم رسوایی
* همین تقصیر بس تا دامن محشر زلیخا را
شعر کامل
صائب تبریزی