شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 307

1. رندی که حریف عاشقان است

2. در مذهب عشق عاشق آن است

3. عشقست که عاشقست و معشوق

4. در جام جهان نما عیان است

5. دیوانهٔ عشق عاشق ماست

6. وارسته ز نام و از نشان است

7. آسوده ز جسم و جان و صورت

8. فارغ ز معانی و بیان است

9. آب است و حباب چون می و جام

10. این جام می محققان است

11. نوری است به چشم ما نموده

12. در دیدهٔ ما ببین که آن است

13. در مجلس عشق نعمة الله

14. سر حلقهٔ جمله عاشقان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من بر سرآنم که به زلف تو زنم دست
* تا سنبل زلف تو چه سرداشته باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ
* سر چرا بر من دلخسته گران می‌داری
شعر کامل
حافظ
* من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عمر
* کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید
شعر کامل
سعدی