شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 315

1. عشق جانان حیات جان من است

2. حاصل عمر جاودان من است

3. معنی چار حرف و هفت هیکل

4. جمع و تفصیل آن بیان من است

5. نقد گنجینهٔ حدوث و قدم

6. گوهر بحر بیکران من است

7. عین آب حیات دانی چیست

8. آب سرچشمهٔ روان من است

9. در خرابات پیر میخانه

10. طالب رند نوجوان من است

11. نام بگذار و از نشان بگذر

12. بی نشان شو که آن نشان من است

13. نعمت اوست هر چه موجود است

14. نعمة الله من از آن من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کمال کامرانی در محبت چیست می‌دانی
* بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
* به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
شعر کامل
حافظ
* سرو از آن پای گرفتست به یک جای مقیم
* که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
شعر کامل
سعدی