شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 347

1. در خانقهی که شیخ ما اوست

2. سرحلقه و شیخ هر دو نیکوست

3. دشمن چه کنیم یار غاریم

4. از دوست طلب کنیم هم دوست

5. آیینهٔ روشنی به دست آر

6. اما می بین که هر دو یک روست

7. زلفش بگشود و داد بر باد

8. زان بوی نسیم صبح خوشبوست

9. خورشید جمال او برآمد

10. عالم همه نور طلعت اوست

11. سر رشتهٔ فقر ما طلب کن

12. تا دریابی که رشته یک توست

13. شاه است چو سید یگانه

14. هر بنده که او به عشق آن جوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی
* اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
* زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* سیلی از گریهٔ من خاست ولی می‌ترسم
* که بلایی رسد آن سرو سهی بالا را
شعر کامل
فروغی بسطامی