شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 376

1. هر کرا درد نیست درمان نیست

2. هر کرا کفر نیست ایمان نیست

3. بت پندار هر که او نشکست

4. نزد ما بندهٔ مسلمان نیست

5. هر که او جان فدای عشق نکرد

6. مرده می دان که در تنش جان نیست

7. در محیطی که ما در آن غرقیم

8. هیچ پایان مجو که پایان نیست

9. سر موئی نیابد از زلفش

10. هر که سرگشته و پریشان نیست

11. کُنج دل گنجخانهٔ عشق است

12. گنج اگر در ویست ویران نیست

13. در خرابات همچو سید ما

14. رند مستی میان رندان نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
* این توانم که بیایم به محلت به گدایی
شعر کامل
سعدی
* بر هر مژه خونی که مرا درتن بود
* چون دانهٔ نار بر سر سوزن بود
شعر کامل
انوری
* به امیدی که چون باد بهار از در درون آیی
* چو گل در دست خود داریم نقد زندگانی را
شعر کامل
صائب تبریزی