شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 381

1. دل ندارد هر که او را درد نیست

2. وانکه خود دردی ندارد مرد نیست

3. نزد بی دردان مگو زینهار درد

4. دشمنست آن دوست کو همدرد نیست

5. با لب و رخسار و چشم مست یار

6. حاجت نقل و شراب و درد نیست

7. در هوای آفتاب روی او

8. در به در گشتیم از وی گرد نیست

9. درد بی درمان ما را از یقین

10. غیر سید دیگری در خورد نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت
* همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب
شعر کامل
حافظ
* ای بسا برگ شقایق که دمادم در باغ
* از سرشک من و خوناب جگر می‌روید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* آفاق را گر دیده ام، مهر بتان ورزیده ام
* بسیار خوبان دیده ام، اما تو چیز دیگری
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی