شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 419

1. جانم از درد دل دوائی یافت

2. درد نوشید از آن صفائی یافت

3. بینوا بود جان مسکینم

4. از نوای خدا نوائی یافت

5. گنج اسمای حضرت سلطان

6. ناگه از کنج دل گدائی یافت

7. درد دل هر که برد بر در او

8. آن قماشش بگو بهائی یافت

9. دیدهٔ هر که نور رویش دید

10. در همه آینه لقائی یافت

11. دل به میخانه رفت خوش بنشست

12. خوش مقامی و نیک جائی یافت

13. نعمت الله ز خویش فانی شد

14. جاودان زان فنا بقائی یافت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بنام خداوند خورشید و ماه
* که دل را بنامش خرد داد راه
شعر کامل
فردوسی
* حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار
* تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
شعر کامل
حافظ
* مریز اشکِ من ای چشم خون گرفته که خواهم
* کنم نثار رهش آن دُر ِنسفتۀ خود را
شعر کامل
جامی