شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 47

1. از کرم بنواخت ما را یار ما

2. لاجرم بالا گرفته کار ما

3. جان فروشانیم در بازار عشق

4. تن چه باشد در سر بازار ما

5. آب چشم ما به هر سو می رود

6. باز می گوید روان اسرار ما

7. منصب عالی اگر خواهی بیا

8. خاک ره شو بر در خمّار ما

9. از حباب و موج دریا آب جو

10. تا بیابی این همه آثار ما

11. جز یکی در هر دو عالم هست نیست

12. کس نکرد انکار بر اقرار ما

13. رند سرمستیم و با ساقی حریف

14. نعمت الله سید و سردار ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
* هر روز عشق بیشتر و صبر کمترست
شعر کامل
سعدی
* همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
* که استخوان خورد و جانور نیازارد
شعر کامل
سعدی
* ز رنگ آمیزی باد خزانی
* چو شد برگ درختان زعفرانی
شعر کامل
وحشی بافقی