شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 574

1. هر که او را به نور او بیند

2. هر چه بیند همه نکو بیند

3. آنکه با ما نشست در دریا

4. عین ما دید و سو به سو بیند

5. روی غیری ندیده دیدهٔ ما

6. غیر چون نیست دیده چو بیند

7. هر که در آینه کند نظری

8. جان و جانانه روبرو بیند

9. چشم باریک بین سید ما

10. رشته یک توست کی دو تو بیند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی
* گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
* گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
شعر کامل
مولوی
* ای آنکه ز کفر دین تو بیرون آری
* وز کوه و کمر نگین تو بیرون آری
شعر کامل
عطار