شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 589

1. کشتهٔ عشق او شفا چه کند

2. مردهٔ درد او دوا چه کند

3. پادشاهی گدای او دارد

4. بینوای درش نوا چه کند

5. راحت جان مبتلا است بلا

6. مبتلا ناله از بلا چه کند

7. دنیی و آخرت مده که دلم

8. رند مست است و این بها چه کند

9. می دهی بند رند تا چه شود

10. می دهی پند مست تا چه کند

11. در خرابات عشق مست و خراب

12. باده نوشیم تا خدا چه کند

13. نعمت الله کشتهٔ عشق است

14. این چنین کشته خونبها چه کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به وصلش تا رسم صد بار بر خاک افکند شوقم
* که نو پروازم و شاخ بلندی آشیان دارم
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* همه شادی و عشرت باشد، ای دوست
* در آن خانه که مهمانش تو باشی
شعر کامل
عراقی
* آمدم تا رو نهم بر خاک پای یار خود
* آمدم تا عذر خواهم ساعتی از کار خود
شعر کامل
مولوی