شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 594

1. عهد با زلف تو بستیم خدا می داند

2. سر موئی نشکستیم خدا می داند

3. با خیال تو نشستیم به هر حال که بود

4. نزد غیری ننشستیم خدا می داند

5. هر خیالی که گشادیم به رویش دیده

6. در زمان نقش نو بستیم خدا می داند

7. سر ما از نظر اهل نظر پنهان نیست

8. در همه حال که هستیم خدا می داند

9. در دل ما نتوان یافت هوای دگری

10. جز خدا را نپرستیم خدا می داند

11. گر همه خلق جهان مستی ما دانستند

12. گو بدانند که مستیم خدا می داند

13. درخرابات مغان سید سرمستانیم

14. تو چه دانی ز چه دستیم خدا می داند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل از نور ایمان گر آگنده‌ای
* ترا خامشی به که تو بنده‌ای
شعر کامل
فردوسی
* مشو زنهار ایمن از خمار باده عشرت
* که دارد خنده گل گریه تلخ گلاب از پی
شعر کامل
صائب تبریزی
* با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب
* کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ