شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 616

1. ساز عشقش نوای دل سازد

2. دُرد دردش دوای دل سازد

3. لطف سازنده بین که بر سازش

4. هر چه سازد برای دل سازد

5. به خدا کار دل رها کردیم

6. کار دل هم خدای دل سازد

7. آتش عشق جان ما را سوخت

8. سوختگان را هوای دل سازد

9. دل مقامی خوشست از آن دلدار

10. جای خود در سرای دل سازد

11. دل صاحبدلی به دست آور

12. تا تو را آشنای دل سازد

13. نعمت الله می نوازد ساز

14. بشنو کز نوای دل سازد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درد ما را نیست درمان الغیاث
* هجر ما را نیست پایان الغیاث
شعر کامل
حافظ
* بهار خرمی در پوست دارد نخل بی برگش
* به ظاهر گر چه افسرده است در فصل خزان سودا
شعر کامل
صائب تبریزی
* جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست
* و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
شعر کامل
حافظ