شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 635

1. گوئیا چشم ابر می خارد

2. کآب از چشمهاش می بارد

3. طرفه دریادلیست سقایم

4. کآب از بهر ما همی آرد

5. آب آرد به سوی ما آری

6. شرم از چشم ما نمی آرد

7. چشم ما آب می زند بر روی

8. مژه هم قطره قطره بشمارد

9. آبیاری به آب دیده کنم

10. هر که تخم محبتی کارد

11. آب چشم روان فرو شوید

12. نقش غیری که دیده بنگارد

13. نعمت الله امین رندان است

14. این امانت به اهل بسپارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه سود از روضۀ جنت اگر شیرین معاذالله
* ز کوی خود دری در روضۀ فرهاد نگشاید
شعر کامل
جامی
* خوشا دردی که از چشم بداندیشان نهان باشد
* خوشا چاکی که چون خرما به جیب استخوان باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن آفتاب خوبی چون بر زمین بتابد
* آن دم زمین خاکی بهتر ز آسمانست
شعر کامل
مولوی